مدح و وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
دلم میخواست امشب اشک چشمم را خبر میکرد دلم میخواست دستم خاک عالم را به سر میکرد دلم میخواست امشب پایم از ماندن حذر میکرد به قبرستان دلگیر ابوطالب سفر میکرد دلم می خواست خیس از گریههای ابرها باشم دلم می خواست امشب زائر آن قبرها باشم بهشتی باز هم از جنس خاکی نازنین آنجاست مزار پارههای قلب ختم المرسلین آنجاست یقینا قطعهای از جنّت حق در زمین آنجاست چرا که مرقد خاکی اُمُّ المؤمنین آنجاست شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را به بانویم خـدیجه عرض کردم تا سلامم را سلام ای مادر اسلام، ای خانوم، ای بانو سلام ای بیقرارت چارده معصوم ای بانو سلام ای سنگ خارا در کفت چون موم ای بانو سلام ای مظهر یا حیّ و یا قیّوم ای بانو تو حی و زنده خواهی ماند تا وقتی که دین زنده است تو قـیّـومی و با تو پرچم اسلام پاینده است |